کد مطلب:276959 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:138

آیا حسنی و خراسانی عنوان دو نفر است
از آنجائی كه در موارد بسیاری در پیشگوئیهای پیشوایان درباره ی قیام دینی ایرانیان، هم به نهضت سیدحسنی، و هم قیام شخصیت دیگری بنام (خراسانی) اشاره شده و گروهی چنین عقیده دارند كه سیدحسنی همان خراسانی و از اهل خراسان و قیام او نیز از سرزمین خراسان خواهد بود از اینرو شایسته است پیش از آنكه روایات مربوط به این دو شخصیت را مورد بررسی قرار دهیم ببینیم آیا واقعا سیدحسنی همان خراسانی معروف و از اهل خراسان و محل قیام او همان شهر مشهد مقدس است یا اینكه خراسانی شخصیت دیگری غیر از (سیدحسنی) می باشد.

در توضیح مطالب یاد شده آنچه می توان گفت این است كه:

واقع مطلب، آنگونه كه از برخی استفاده می شود، حسنی و خراسانی عنوان دو نفر است و حسنی غیر از خراسانی، و خراسانی غیر از سیدحسنی است.

زیرا: چنانكه در بخش چهارم درباره ی «قیام خراسانی» و هویت او از نظر روایات و دیدگاه دانشمندان سخن خواهیم گفت، آن سید بزرگوار شخصیت ارزنده ای است كه مطابق اخبار اهل بیت علیهم السلام، و تحلیل تحلیل گران روایات معصومین علیهم السلام،آباء و اجداد گرامش در ایام فتوحات اسلام، یا بر اثر زور و فشار بیش از حد «امویان» و «عباسیان» نسبت به «علویان» به ایران مهاجرت نموده، و در سرزمین خراسان رحل اقامت



[ صفحه 321]



افكنده، و سپس به كشورهای همجوار مانند هند و چین مسافرت نموده، و پس از مدت زمانی بار دیگر به ایران باز گشته، و یا اینكه اساسا از همان كشورها به ایران آمده اند، و او پس از اینكه در این سرزمین پهناور به حد رشد و كمال رسید، دلاورانه قیام می كند و مردم مسلمان ایران را از شر سلاطین جور نجات می دهد و زمینه را برای ظهور حضرت صاحب الامر «عج» و حكومت جهانی آنحضرت فراهم می نماید، و پیش از ظهور حضرت مهدی علیه السلام مرگش فرا می رسد و دعوت حق را لبیك می گوید. [1] .

و اما سیدحسنی كه مطابق اخبار وارده در میان ایرانیان صاحب مقامی بس رفیع است، با تمام یاران و سپاهیانش به محضر حضرت بقیة الله - عجل الله تعالی فرجه - می رسند و با آنحضرت بیعت می نمایند و بعد از ظهور مقام والایی پیدا می كنند. [2] .

در اینجا تذكر یك نكته یك نكته ضروری است و آن اینكه: هر چند از مجموع روایاتی كه مستقلا درباره ی خروج سیدحسنی و قیام هاشمی خراسانی رسیده چنین استفاده می شود كه حسنی و خراسانی دو سید انقلابی مستقل اند كه قیام یكی از آنها پیش از دیگری صورت خواهد گرفت و دیگری بعد از مدتی پا به عرصه ی وجود خواهد گذاشت، ولی با توجه به روایات فراوانی كه درباره ی نهضت ایرانیان و خروج پرچم های سیاه رسیده است، و أئمه ی معصومین علیهم السلام در بعضی از این روایات خروج این پرچم ها را از مشرق، و در بعضی از خراسان، و در برخی دیگر بالفظ: از طرف مشرق: و یا از ناحیه ی خراسان دانسته اند، چنین فهمیده می شود كه اگر در واقع حسنی، و خراسانی دو نفر باشند قیام ایندو، در یك زمان است و بین قیام این دو نفر چندان فاصله ی زیادی از نظر تحدید زمان وجود ندارد.

و البته هیچ بعید نیست و هیچ مانعی هم ندارد كه حسنی و خراسانی مطابق اخبار وارده عنوان دو نفر باشد و هر دو نفر پس از دوران انقلاب و اندكی پیش از ظهور در



[ صفحه 322]



یك زمان خاص در رأس كار و اداره ی امور كشور قرار گیرند و با همكاری و همیاری و معاونت یكدیگر كشور را به پیش ببرند، اما یكی برتر و بالاتر، و دیگری زیردست و تحت نظر شخص برتر باشد. كه البته این برهه از حكومت «زمینه سازان» طبق روایات وارده، مرحله ی دوم یا آخرین مرحله ی حكومت آنان است كه به «شعیب بن صالح» و «سیدحسنی» یا «سید خراسانی» مربوط می شود.

تذكر دیگر:

باید توجه داشت آنچه را كه تا اینجا در رابطه با عنوان حسنی و خراسانی آوردیم در صورتی درست است كه بگوئیم: سیدحسنی و خراسانی در واقع دو نفرند اما اگر بخواهیم با دیده ی تحقیق و كاوش بیشتر به روایات وارده ی از معصومین علیهم السلام درباره ی نهضت دینی ایرانیان بنگریم و همه ی آنها را در كنار هم قرار داده و با دقت تجزیه و تحلیل نمائیم بزودی متوجه خواهیم شد كه گرچه در بعضی از روایات هم به نهضت حسنی اشاره شده و هم درباره ی قیام خراسانی سخن بمیان آمده و چنین وا نمود شده است كه حسنی و خراسانی عنوان دو نفر است، ولی: مطابق برخی از روایات غیر از روایاتی كه از «مفضل بن عمر» از امام صادق علیه السلام بخصوص درباره ی حسنی رسیده است، نه سید صاحب اصلی دعوت حسنی است تا موسوم به حسنی باشد و نه هم قیام از نفس خراسان است تا اشكال و ایرادی را ایجاد نماید.

بلكه آنچه از مجموع اخبار مربوط به (زمینه سازان دولت جهانی مهدی علیه السلام) استفاده می شود این است كه: به فرض اگر حسنی و خراسانی عنوان دو نفر باشد، ایندو یار و مددكار یكدیگرند و قیام هر دو نفر از ایران است.

و البته این چیزی است كه از بسیاری از روایات استفاده می شود، و گرچه تشخیص شناخت این دو سید انقلابی قدری سخت و دشوار است ولی بهرحال: بر هر انسان متتبع و خبیری كه بخواهد روایات مربوط به نهضت ایرانیان را موشكافی كند این مطلب روشن و آشكار است و نیازی به این همه توضیح و تفسیر ندارد. [3] .



[ صفحه 323]




[1] به كتاب الزام الناصب، ج 2، ص 161-160، الحاوي للفتاوي، ج 2، ص 142 و 146، الملاحم و الفتن، ص 66-65 باب 132، عقدالدرر، ص 129، بشارةالاسلام، ص 184 و البرهان متقي هندي، باب 4، حديث 4، ص 103 مراجعه فرمائيد.

[2] به كتاب بحارالانوار، ج 3، ص 15 و 16 و انوارالنعمانيه، ج 2، ص 87 و 88 و مختصر بصائرالدرجات، ص 188 و عقدالدرر، ص 97 و الملاحم و الفتن، ص 149 و رواياتي كه در همين بخش آورده ايم مراجعه فرمائيد.

[3] تفصيل اين جريان در بخض چهارم خواهد آمد.